توان
در ميانه هستي
با هرچه مرگ آلود
مي ستيزم
هنوز
در من
توان رسيدن هست
به آرزو ها و رويا ها
با تو
مي دانم
مي توانم بود
تا فردا
همين كافي ست
با من بمان
بمان تا من
آنگاه
هر لحظه
به احترام تو
بر مي خيزم
تا فردا
همين كافي ست
با هرچه مرگ آلود
مي ستيزم
هنوز
در من
توان رسيدن هست
به آرزو ها و رويا ها
با تو
مي دانم
مي توانم بود
تا فردا
همين كافي ست
با من بمان
بمان تا من
آنگاه
هر لحظه
به احترام تو
بر مي خيزم
تا فردا
همين كافي ست
Comments
میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت
پیمانه نمیداد به پیمان شکنان باز
ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت
»
kind attention.
»