Friday, October 20, 2006

گذشت

هرگز ز دل امید گل آوردنم نرفت
این شاخ خشک زنده به بوی بهار توست

ه.ا.سایه





دوستت دارم
از این که بگذریم
باز من دوستت دارم
از این هم که بگذریم
باز هم
من
دوستت دارم
......
بگذریم

Tuesday, October 17, 2006

سفيد

كتابچه كوچك من
با آن تصاوير قديمي
بر روي جلدش
سفيد و نانوشته مانده ست
كتابچه كوچك من
يادگار روزهاي قشنگي ست
كه با من سرود اميدي
سفيد و نانوشته خوانده ست

Friday, October 13, 2006

با فريبايان

امیدم به چه بود
از آن سان
که ناامیدی ام از چه
نگاهم را بر کدام آسمان گشودم
کدام ستاره
کدام خورشید
سایه روشن کدام ابر
طراوت کدام باران
به من خندید

رندانه در خویش
دزدانه در من
تاریخ سرزمینی
پرسه می زند

صدایش را می شنوم
داد می کشد
فریاد می کشد

آه این من ام
با تمام ستاره هایم
خورشیدم
ابرم
بارانم

آری
صدایش را می شنوم
دزدانه
رندانه
در خویش
در من

ای فریبایان
فریبای من
بگو از چه رنج می بری
از چه رنج می بریم

با من بگو

رندانه شاید
شاید دزدانه

فریبای من
دستم را بگیر

Wednesday, October 11, 2006

دريچه

نمي رود ز سرم اين خيال خون آلود
كه داس حادثه در قصد ارغوان من است

ه.ا.سايه





رهايي
بهانه اي بود
براي آزادي
و آزادي
دريچه اي
به روي اسارت
......
پس ما از چه سخن مي گفتيم
هنگامي كه سكوت كرده بوديم
و سكوت ما از چه بود
هنگامي كه بايد سخن مي گفتيم

Thursday, October 05, 2006

دوام

در راه عاشقی گزیر نیست ز سوز و ساز
استاده ام چو شمع،مترسان ز آتش ام

حافظ





من فرو نمی ریزم
اگرچه می شکنم

درد می کشم
همانند صخره ای
که جان پناه جانوران آزار دیده است
می گریم
همچون جزیره ای
که امید زنده ماندن دریانوردان گم گشته است

من می شکنم
درد می کشم
و می گریم
اما
فرو نمی ریزم