قلم بر مي دارم تا بنويسم يا ننويسم قلم قلب ام را نشانه مي رود تا بنويسم يا ننويسم قلم در دستي خسته دست بر لبي بسته قلم و من تا بنويسم قلم و ما يا ننويسم قلم فرو مي افتد و من از حوصله ام فرا مي روم با سر مي روم در چاه سكوت تا بنويسم يا ننويسم قلم در دست من در قلب تو در چاه ...... آه