Posts

Showing posts from July, 2007

ترس

من از فاصله نمی ترسم ترس من بیشتر از آن است که دیگر بین ما چیزی نباشد

صورتی

از ورای هر بدرود به درودی دوباره رسیده ام در من کلامی تکرار می شود صورتی ساده صمیمی اعتماد می کنم چرا که زیباست و ناگزیر خورشید من از مشرق صدا طلوع می کند و در مغرب سکوت به خواب می رود