هوای تو
پس از باران
آنگاه که ابر از سرم گذشته
و حتی بعضی چیزهای دیگر
دیگر از سرم گذشته
من با فراق بال
در هوای تو نفس میکشم
آفتاب نگاهت بر نقش خاکی چهره ام می تابد
نفس می کشم
گرم می شوم
و زندگی را آغاز می کنم...
آیا عشق
آغاز زندگی
نبود؟
Comments