من در زمینه ریتم شعر چیزی نمی دونم اما این شعر شما به نظر من از احساسات درونی شما منبعث نشده یعنی هیچ حس خاصی رو به خواننده القا نمیکنه من نمی دونم بامداد ریتم مهمتره یا حس شعر؟
از لطف شما و از نظر تان ممنونم مريم.من تصور مي كنم همه اجزاي شعر اهميت خودشان را دارند.شايد ريتم شعر به اندازه حس آن مهم باشد و به طور كلي نمي توان اين خصوصيات را از هم جدا دانست.اما در مورد حس من،راستش اتفاقا براي اين كار،حسي قوي داشتم و متاسفم كه در انتقال آن موفق نبوده ام.نمي دانم،شايد هم بيش از حد با فرم ور رفته ام و در اين ميان مضمون به نوعي فداي فرم كار شده.به هر حال باز هم از انتقاد سازنده و قابل تامل شما سپاسگزارم و خوشحال مي شوم كه هميشه بتوانم از ديدگاه هاي شما در مورد كارم بهره مند شوم
بله بامداد ممنونم به نظر من هم درست اینها (ریتم و حس) به اندازه هم مهمند.به هر حال من خوشحال میشم که شعر های بیشتری از شما ببینم چون معمولا میتونم باهاشون ارتباط برقرار کنم.
پاینده باشید
Anonymous said…
و در آخر پرواز ............
farnaz said…
besiyar ziba ..ahangin va ba hese amigh movafagh bashid
خوب من! خوب من هم می ترسم بار ها و بار ها ترسیده ام از ساده ترین و پیش پا افتاده ترین و از سخت ترین و ستمگر ترین چیز ها همچون هیولا ها ترسیده ام باری حتی ترس هایم را از تو دریغ نکردم ****** خوب من! باور کن که من اگر که فریاد نمی کشم نه از گرفتگی گلو و نه از کوفتگی عضلاتم در رنجم من سکوت میکنم چرا که فریاد نه زاییده عصیان که فرزند نا خلف سکوت است
بيست و پنج سال پيش بود من در اتاق كوچك ام در خانه قديمي نشسته بودم و به آهنگ جديد آبا گوش مي كردم "The winner takes it all The loser has to fall" آهنگي كه بسيار دوست مي داشتم ناگهان صداي بمب آمد و اين اولين بار بود كه من صداي بمب مي شنيدم آبا خاموش شد اما فراموش نشد بعد گفتند فرودگاه را كوبيده اند اين آغاز رسمي جنگ بود و اين اولين بار بود كه من جنگ مي ديدم بيست و پنج سال پيش بود آبا خاموش شد اما فراموش نشد "The winner takes it all The loser has to fall" اكنون از آن زمان بيست و پنج سال گذشته است و من در اتاق كوچك ام در خانه قديمي نشسته ام و به آهنگ قديمي آبا گوش مي كنم "The winner takes it all The loser has to fall" آهنگي كه بسيار دوست مي دارم من در اين سال ها صداي بمب را بسيار شنيده ام من جنگ ديده ام ننگ ديده ام آسمان زندگي را بي رنگ ديده ام من دل ها را تنگ ديده ام قلب ها را سنگ ديده ام من بسيار دروغ گفته ام فريب داده ام فريب خورده ام من بسيار شكسته ام بسيار مرده ام "The winner takes it all The loser has to fall" آبا خاموش شد و هرگز فراموش نش...
Comments
نسبتا خوب از آب در آمد.البته
ناگفته نماند كه همين كوچولو چند روزي
ذهن ام را با خودش درگير كرده بود
من نمی دونم بامداد ریتم مهمتره یا حس شعر؟
تصور مي كنم همه اجزاي شعر اهميت خودشان را دارند.شايد ريتم شعر به اندازه حس آن مهم باشد و به طور كلي
نمي توان اين خصوصيات را از هم جدا
دانست.اما در مورد حس من،راستش
اتفاقا براي اين كار،حسي قوي داشتم و
متاسفم كه در انتقال آن موفق
نبوده ام.نمي دانم،شايد هم بيش از حد با فرم ور رفته ام و در اين ميان
مضمون به نوعي فداي فرم كار شده.به
هر حال باز هم از انتقاد سازنده و
قابل تامل شما سپاسگزارم و خوشحال
مي شوم كه هميشه بتوانم از ديدگاه هاي
شما در مورد كارم بهره مند شوم
به نظر من هم درست اینها (ریتم و حس) به اندازه هم مهمند.به هر حال من خوشحال میشم که شعر های بیشتری از شما ببینم چون معمولا میتونم باهاشون ارتباط برقرار کنم.
پاینده باشید