پرده
به پرده ها كه مي نگرم
دستان تو را مي بينم
در شيشه ها
چشمانت را
پرده را كنار مي زنم
كوچه خالي
كوچه تاريك
كوچه ويران است
و من
از تمام كوچه هاي جهان
تنها ترم
و چه بي انتها
تا تو
ادامه مي يابم
و چه بي پايان
تو را
نمي يابم
پرده را مي كشم
تمام تو را مي بينم
با دو دستي
كه چشمانت را
پوشانده است
خانه خالي
خانه تاريك
خانه ويران است
و من
ديگر
نمي بينم
دستان تو را مي بينم
در شيشه ها
چشمانت را
پرده را كنار مي زنم
كوچه خالي
كوچه تاريك
كوچه ويران است
و من
از تمام كوچه هاي جهان
تنها ترم
و چه بي انتها
تا تو
ادامه مي يابم
و چه بي پايان
تو را
نمي يابم
پرده را مي كشم
تمام تو را مي بينم
با دو دستي
كه چشمانت را
پوشانده است
خانه خالي
خانه تاريك
خانه ويران است
و من
ديگر
نمي بينم
Comments
درست است مریم ;)