دوام
در راه عاشقی گزیر نیست ز سوز و ساز
استاده ام چو شمع،مترسان ز آتش ام
حافظ
من فرو نمی ریزم
اگرچه می شکنم
درد می کشم
همانند صخره ای
که جان پناه جانوران آزار دیده است
می گریم
همچون جزیره ای
که امید زنده ماندن دریانوردان گم گشته است
من می شکنم
درد می کشم
و می گریم
اما
فرو نمی ریزم
استاده ام چو شمع،مترسان ز آتش ام
حافظ
من فرو نمی ریزم
اگرچه می شکنم
درد می کشم
همانند صخره ای
که جان پناه جانوران آزار دیده است
می گریم
همچون جزیره ای
که امید زنده ماندن دریانوردان گم گشته است
من می شکنم
درد می کشم
و می گریم
اما
فرو نمی ریزم
Comments
سپاسگزارم.فقط اي كاش نظرتان را در مورد خود شعر هم مي گفتيد.باز هم ممنون
زيباست ولي بنظر من بمنظورايجاد حس تعليق كمي اختصاردر اين نوشته بد نيست
درد می کشم
همانند صخره ای
که جان پناه جانوران آزار دیده است
می گریم
چون جزیره ای
که امید زنده ماندن دریانوردان گم گشته است
می شکنم
درد می کشم
می گریم
اما
فرو نمی ریزم
نوشته شما زيباست
در نظر گرفته ام.ترجيح مي دهم كارم
پررنگ تر باشد.ممنون
man az sher chizi halim nemishe nemitonam chizi darbareye sherat begam.
mano be ja avordy?///???
و چيزهايي را هم نه
بيست سؤالي هم ندارم!البته با كمال
احترام
ممنون