سكوت با خاطره زنده ياد احمد شاملو
دلتنگي هاي مرا
باد ترانه اي نمي خواند
روياهايم را
آسمان پرستاره ناديده نمي گيرد
و هر دانه برفي
براي من
به اشكي نريخته نمي ماند
به اشكي مي ماند كه ريخته ام
سكوت من
سرشار از سخنان ناگفته نيست
سرشار از سخناني ست كه گفته ام
از حركاتي كه كرده ام
اعتراف به عشقي ست
كه پنهان نمي كنم
و شگفتي هايي
كه بر زبان مي آورم
در اين سكوت
حقيقت ما نهفته نيست
نه حقيقت تو
و نه من
باد ترانه اي نمي خواند
روياهايم را
آسمان پرستاره ناديده نمي گيرد
و هر دانه برفي
براي من
به اشكي نريخته نمي ماند
به اشكي مي ماند كه ريخته ام
سكوت من
سرشار از سخنان ناگفته نيست
سرشار از سخناني ست كه گفته ام
از حركاتي كه كرده ام
اعتراف به عشقي ست
كه پنهان نمي كنم
و شگفتي هايي
كه بر زبان مي آورم
در اين سكوت
حقيقت ما نهفته نيست
نه حقيقت تو
و نه من
Comments
اگر شگفتی ها را بر زبان بیاوریم که دیگر سکوت نمی ماند بامداد
بيكل،من شگفتي ها را بر زبان مي آورم
و سكوت مي كنم!؟