شيرين

شيرين بود
لبخندش
و نامش
برگرفته از حكايتي ديرين بود
شيرين ما
اما
فرهاد نداشت
آن هم كه بود
فرهاد نبود
ديوانه اي بر باد بود
پس تيشه را برداشت
و زد به ريشه زندگي
كه آن هم
كوه نبود
شيشه بود
كه شكست
و آن عشق پوشالي
به سادگي
از هم گسست
و او كه شيرين بود
لبخندش
و نامش
برگرفته از حكايتي ديرين بود
از قصه بيرون رفت
رفت به آن سوي غصه
و اين حكايت
حكايتي غمگين بود
بسي غمگين

Comments

BA}{AR said…
صریح، ساده، تلخ و شیرین
bamdad.m said…
فكر مي كنم همينطور باشد
Anonymous said…
va in zendegi man boood
bamdad.m said…
راستي؟ خيلي متاسفم
Anonymous said…
salam,in sher dige be ghole khodemoon endesh bood.
bamdad.m said…
مرسي شيرين عزيز،خوشحالم كه دوست داشتيد.اگر زحمتي نيست،لطفا خودتان
را بهتر معرفي كنيد

Popular posts from this blog

فریاد سکوت

بازی

جنگ و عروسك,ABBA